Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایران، زن جوان به آرامی اشک می‌ریخت و در انتظار وقت رسیدگی بودند که دقایقی بعد منشی شعبه نام زوج جوان را صدا کرد و آنها را به داخل فراخواند  و ... سحر و اردلان قاضی منتظر شماست.

زوج جوان با سلام وارد شعبه دادگاه شدند و قاضی میانسال در حالی که پرونده را مطالعه می‌کرد، از بالای عینکش نگاهی به زوج جوان کرد، سلام‌شان را پاسخ داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چند دقیقه‌ای سکوت بر فضای دادگاه حاکم شد و پس از آن قاضی در حالی که عینکش را از روی چشم‌هایش برداشت به سحر گفت خب بفرمایید؟سحر پاسخ داد: من همه چیز را در دادخواستم نوشتم الان چه چیزی را توضیح بدهم؟

اردلان نگاهی به همسرش کرد و گفت اجازه بده من بگویم. آقای قاضی یک سال پیش با سحر آشنا شدم و پس از مدتی احساس کردم دوستش دارم و کم کم به این نتیجه رسیدیم که می‌توانیم باهم ازدواج کنیم. بعد از تصمیم‌مان همه چیز سرعت گرفت و ما خانواده‌های‌مان را در جریان قرار دادیم. پس از موافقت آنها عقد کردیم اما به خاطر شرایط کرونا میهمانی مختصری گرفتیم و مستقل شدیم.

زندگی‌مان خیلی خوب بود احساس می‌کردیم که خوشبختیم، اما همه چیز به یکباره با یک مناسبت خاص خراب شد. روز ولنتاین یا به اصطلاح «روز عشاق»،من خرس کوچکی برای سحر خریدم و شاخه گلی هم گرفتم و وقتی از سر کار به خانه برگشتم به او هدیه دادم که ای کاش این کار را نمی‌کردم. از آن شب رفتار سحر به یک باره عوض شد و با دعوا و بهانه مدام سر ناسازگاری گذاشت.

سحر حرف‌های اردلان را قطع کرد و گفت: اگر من را این‌طور شناختی که اصلاً در تصمیمم برای طلاق تردیدی ندارم. جناب قاضی من فکر می‌کردم ما زندگی عاشقانه‌ای را شروع کردیم و همسرم روز عشق برایم سنگ تمام می‌گذارد. همسران دوستانم برای نشان دادن عشق‌شان هر کاری که می‌توانستند انجام دادند.

از سفر خارج گرفته تا خرید خودرو و عطر و لباس‌های با ارزش ،اما اردلان خیلی خوب خودش را نشان داد فکر می‌کنم بیشتر از 20 هزار تومان برایم هزینه نکرده ،همین خرسی که به زیپ کیفم وصل کردم و یک شاخه گل از یک دستفروش همه عشقی بوده که به من داشت.

امسال اولین سالی بود که ولنتاین با هم بودیم کاش لااقل سال بعد این هدیه را می‌خرید که پیش خودم بگویم برایش عادی شدم ولی آقای قاضی ما هنوز 6 ماه از ازدواج‌مان نگذشته و من با کار همسرم سنگ روی یخ شدم.اردلان در جواب سحر گفت: من با تو احساس راحتی کردم و برایت این هدیه‌ها را گرفتم.

سحر جواب داد: قرار بود برایم قصر بسازی ،اما یک کلبه کوچک هم نساختی. جناب قاضی برای خرید کردن همیشه باید دلهره داشته باشم که زیاد هزینه نکنم.او اصلاً احساس مسئولیت نمی‌کند اما وقتی قرار به گشت و‌ گذار با دوستانش باشد با خیال راحت هزینه می‌کند.

حالا به من که رسید شد احساس راحتی! اصلاً به این نتیجه رسیدم که اشتباه کردم و در همین مدت از رفتارهای همسرم خسته شدم. ای کاش براحتی بله نمی‌گفتم و حالا حداقل در خانه پدرم اینگونه به من بی‌احترامی نمی‌شد.

اردلان مبهوت به سحر نگاه کرد و گفت: برای یک هدیه‌  داری کل عشق و زندگی‌مان را نابود می‌کنی؟! خب من پول نداشتم که برایت کادوی بهتری بگیرم.

مشکل تو اینجاست که نمی‌خواهی واقعیت را بپذیری. تو که از اول می‌دونستی من در مغازه یکی از دوستانم کار می‌کنم .چرا از من انتظار زیادی داشتی؟!

مگه قبل از ازدواج به من نمی‌گفتی اشکالی نداره که پول نداری و من حاضرم با تو روی حصیرم زندگی کنم. حالا که روی حصیرم نیستی ،اما چرا اینجوری می‌کنی؟ واقعاً اگه فکر می‌کنی عشق و علاقه ما در حد چهار تا کادوی گرانقیمت است و من نمی‌توانم نیازت را برآورده کنم حرفی ندارم طلاقت می‌دهم.

سحر با صدای بلندتر گفت: یادت نرفته که می‌گفتی الان پول ندارم اما وقتی تو کنارم باشی تلاش می‌کنم و یه روزی پولدار می شیم و بهترین‌هارو برات می‌گیرم.

من نمی‌خواستم کادوی میلیونی بگیری اما من لایق 20 هزار تومانم؟ واقعاً زندگی با تو نه ارزشی داره و نه فایده‌ای کاش حرف پدرم را گوش می‌کردم که می‌گفت عجله نکن و بیشتر فکر کن اما من خام حرف‌های تو شدم و... .

در این لحظه قاضی حرف سحر را قطع کرد و گفت: به اشتباه یا درست حالا شما همسر یکدیگر هستید. سن شما هم زیاد نیست و در مجموع به 50 سال هم نمی‌رسید.

خامی در کلام‌تان هویداست. حالا دیگر نباید زندگی‌تان را خراب‌تر کنید. من فکر می‌کنم هر دو شما درگیر تصمیم احساسی شده اید و بدون فکر حرف می‌زنید. بهتر است دو ماه به مشاوره بروید و پس از آن باز شما را ببینم. من فکر می‌کنم پس از مشاوره ارتباط‌‌تان بهتر شود و دیگر مترصد جدایی نباشید.

امیرحسین صفدری کارشناس حوزه خانواده؛ آنچه در این پرونده مشهود است نبود درک متقابل میان این زوج جوان است. متأسفانه سحر واقعیت و حقیقت زندگی مشترک خودش را با ظاهر زندگی مشترک دوستانش مقایسه می‌کند و باعث تنش‌های روحی و روانی در زندگی‌شان شده است.

از طرف دیگر اردلان هم در آغاز آشنایی با وعده‌های توخالی باعث توقع زیاد در همسرش شده است.

با این حال این زوج جوان با کمی درک متقابل، مسئولیت پذیری، ازخودگذشتگی، تفکر صحیح و... می‌توانند از این بحران‌ها عبور کنند.

منبع: ایران

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: طلاق ولنتاین دادگاه خانواده هدیه ولنتاین زوج جوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۹۹۹۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جوان اهل گرمی از چوبه دار در تهران نجات یافت

جوان اهل گرمی که در درگیری لفظی در تهران یک نفر را به قتل رسانده بود از چوبه دار در تهران نجات یافت. - اخبار استانها -

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین علوی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم در اردبیل‌ اظهار داشت: یک جوان اهل گرمی که در تهران مرتکب قتل شده بود با تلاش هنرمندان و فعالان فضای مجازی استان اردبیل از پای چوبه دار نجات یافت.

رئیس توسعه شورای حل اختلاف استان اردبیل افزود: جوان اهل شهرستان گرمی مغان که در تهران با یک افغانی درگیر و مرتکب قتل شده بود پس از سه سال با پیگیری های ستاد صبر استان و تلاش های شبانه روزی و چند ماهه هنرمندان و فعالان فضای مجازی استان اردبیل از قصاص نجات پیدا کرده و به آغوش خانواده و دیار خود بازگشت.

وی خاطرنشان کرد: سال گذشته خانواده‌ای از شهرستان گرمی مغان به ستاد صبر استان مراجعه کرده و درخواست کمک برای نجات فرزند جوان خویش را کردند و ابراز داشتند که در یک نزاع و درگیری ناموسی در تهران پسرشان مرتکب قتل شده و یک مرد افغانی را ناخودآگاه به قتل رسانده است و حکم قصاص قطعی شده و می‌خواهند این حکم را اجرایی کنند.

رئیس مرکز توسعه حل اختلاف اردبیل ادامه داد: بعد از درخواست این خانواده و ورود صلح یاران ستاد صبر استان و تلاش های آنان خانواده مقتول از قصاص منصرف شده و خواستار پرداخت دیه شدند.

علوی بیان کرد: بنا به علت عدم توانایی مالی خانواده قاتل در پرداخت دیه با هماهنگی ستاد صبر استان هنرمندان و فعالان مجازی استان اردبیل برای جمع آوری مبلغ خواسته شده در فضای مجازی فراخوان زده و بعد از چند ماه تلاش مبلغ رضایت را جمع آوری کرده و رضایت قطعی از خانواده مقتول اخذ شد و این جوان نادم به آغوش خانواده و شهر خود بازگشت.

رئیس مرکز حل اختلاف استان در پایان گفت: هیأت بخشایش، صلح یاران و خیرین نیک اندیش ستاد صبر استان در سال گذشته توانستند با تلاش های جهادی و مستمر خود 9 پرونده قتل را با صلح و سازش مختومه کرده و از قصاص 9 انسان نادم و گرفتار جلوگیری کنند.

انتهای پیام/.

دیگر خبرها

  • رسوایی کایل واکر را به عربستان می‌کشاند! محرز همبازی سابق را به لیگ ثروتمندان دعوت کرد
  • فقط افرادی که در خانواده‌ای سمی بزرگ شده‌اند این ۷ مورد را درک می‌کنند
  • نمایش «وضوح ناقص» در خانه عکاسان جوان
  • جای خانواده‌های این جانبازان در بهشت است
  • مشق الفبای زندگی در آغوشی شاید مهربان‌تر از مادر
  • علی مطهری: نوه‌ها، نتیجه‌ها و نبیره‌های آیت الله مطهری دچار بن بست فکری یا پوچی در زندگی نشده‌اند
  • اصرار قاضی تورین: ستاره یووه محاکمه می‌شود
  • روایت شهید فاطمیون + فیلم
  • روایت سیاوش اردلان از حضور اپوزیسیون کنار نیروهای پلیس آمریکا برای سرکوب دانشجویان
  • جوان اهل گرمی از چوبه دار در تهران نجات یافت